به گزارش صد آنلاین،قاتل سابقهداری که با پابند الکترونیکی پس از یک جنایت خونین قصد فرار از کشور را داشت، در مرزهای غربی کشور توسط قاچاقچیان انسان فریب داده شد و در نهایت به دام افتاد. این قاتل که در جریان یک درگیری مرگبار در رستورانی در شمالغرب تهران مرتکب قتل شده بود، سعی داشت با فرار از کشور از قصاص نجات پیدا کند، اما نتوانست از مرز عبور کند و پلیس موفق شد وی را دستگیر کند.
در بامداد شانزدهم تیرماه، گزارشی به قاضی محسن اختیاری، بازپرس جنایی تهران، رسید مبنی بر وقوع قتلی در یک کافهرستوران در شمالغرب تهران. مقتول یکی از پرسنل حفاظتی رستوران بود و مسئولیت داشت در صورت بروز مزاحمت یا درگیری، آن را متوقف کند. قاتل و مقتول از قبل دچار اختلافات جدی بودند و همکارانی بودند که به دلیل رقابتها و کریخوانیهای مداوم، بارها درگیری داشتند.
شب حادثه، دوستان این دو نفر سعی کردند آنها را آشتی دهند. مقتول به رستورانی که قاتل در آن مشغول به کار بود دعوت شد، اما بهجای حل اختلافات، میان این دو نفر درگیری شدیدی رخ داد. مقتول که از قبل انتظار درگیری داشت، با خود چوب بیسبال آورده بود. وقتی او از این چوب استفاده کرد، قاتل خشمگین شد و با قمه ضربهای مهلک به مقتول زد. پس از این حادثه خونین، قاتل از محل گریخت.
تحقیقات جنایی نشان داد که قاتل از مجرمان سابقهدار و شرورهای محلی است که پیش از این به اتهام سرقتهای متعدد دستگیر شده بود. او هشت مرتبه به زندان افتاده بود و در حال گذراندن دوران محکومیت خود بود که با وثیقه و پابند الکترونیکی موقتاً آزاد شده بود. پابند الکترونیکی نشان میداد که قاتل همچنان تحت نظارت است، اما این مانع از ارتکاب جنایت نشد.
پس از وقوع قتل، پلیس آگاهی تهران تحقیقات گستردهای را برای یافتن قاتل آغاز کرد. ردیابیها نشان داد که او به شهر مرزی خوی گریخته و قصد داشته از طریق مرزهای غربی کشور به ترکیه فرار کند. با این حال، قاچاقچیانی که او با آنها در تماس بود، به جای کمک به فرار وی، او را فریب دادند و تمامی پول و داراییهای او را از او گرفتند.
قاتل فراری در بازجوییها اعتراف کرد که پس از قتل، از ترس قصاص تصمیم گرفت از کشور فرار کند. او با کمک دوستانش با قاچاقچیان انسان ارتباط برقرار کرد و مبلغ زیادی به آنها پرداخت کرد تا بهصورت غیرقانونی از مرز عبور کند. با این حال، قاچاقچیان پس از دریافت پول ناپدید شدند و قاتل در نهایت توسط پلیس در نزدیکی مرز دستگیر شد.
پرونده این قاتل تنها یکی از نمونههای متعددی است که نشان میدهد مجرمان فراری اغلب طعمه کلاهبرداران و قاچاقچیان انسان میشوند. این قاچاقچیان به خوبی میدانند که قاتلان و مجرمان نمیتوانند به مراجع قانونی شکایت کنند و به همین دلیل آنها را فریب میدهند و از آنها سوءاستفاده مالی میکنند. قاتلان فراری به دلیل شرایط اضطراری خود، پولهای هنگفتی به قاچاقچیان پرداخت میکنند، اما در نهایت یا دستگیر میشوند یا مالباخته.
یکی از پروندههای مشابه مربوط به قاتلی است که قصد داشت به پاکستان فرار کند اما به دام قاچاقچیان انسان گرفتار شد. او پس از یک قتل در کافهای در تهران، با قاچاقچیان انسان تماس گرفت و مبلغ زیادی پرداخت کرد تا او را از مرز عبور دهند. اما او نیز پس از مدتی متوجه شد که کلاهبرداری شده است و همه داراییهایش را از دست داده است.
نمونههای دیگر نیز نشان میدهد که قاتلان فراری اغلب به پایانهای ناامیدکننده میرسند. برای مثال، همسر مردی که استاد دانشگاه بود، با همدستی مردی به نام مهران، جان شوهرش را گرفت. آنها نیز پس از قتل، با قاچاقچیان انسان تماس گرفتند و تمامی دارایی خود را به آنها دادند تا از کشور خارج شوند، اما قاچاقچیان کلاهبردار از آب در آمدند و آنها نیز دستگیر شدند.
قاتلان فراری به دلیل ترس از مجازات و قصاص، به قاچاقچیان انسان اعتماد میکنند، اما این مسیر اغلب به شکست ختم میشود و آنها یا مالباخته میشوند یا در نهایت دستگیر شده و به مجازات عمل خود میرسند.